شرح دیوانگی

... دلنوشته‌هایی از طلوع تا غروب دیوانگی ...

شرح دیوانگی

... دلنوشته‌هایی از طلوع تا غروب دیوانگی ...

شرح دیوانگی

خیلی عادت به صحبت کردن ندارم؛ حتی وقتی می‌خواهم با خدایم دردودل کنم یا با من دیگرم.
شاید دچار زمزمه ذهن شده باشم اما هرچه علت و معلول است را کنار می‌گذارم و تنها می‌نویسم از من و از خاطری که دیگر با من نیست و در من نیست...

طبقه بندی موضوعی

زنگار افکار

يكشنبه, ۳ شهریور ۱۴۰۴، ۰۶:۰۳ ب.ظ

به نام حضرت حق


نمی دانم گاهی بیهوده دلسرد می شوم از بودن، از ماندن.

ماندن برای چه؟...

رنج در وجودم می افتد وقتی می خواهم کسی را گویم که رنجت را تحمل کن.

می دانم هر چیزی که دارم امانت است. اما کاش می شد جایی مراجعه کرد برای پس دادن این امانات به گونه ای که خشمت برانگیخته نشود؛ به گونه ای که عذابت دائمی نگردد.

شاید همین ترس عذابت است که نمی گذارد به رنجم پایان دهم.

خب چه فایده هرچه بگویم می گویی کفر است؛ شرک است.

پس شاید اگر سخن نگویم بهتر باشد. اما تقصیر خودت است که به این زبان توانایی پیچ و  تاب خوردن بخشیدی.

گناهانمان به کنار که رنجش را تحمل میکنیم اما از کودکی که هرچه که به ما خواستند ببخشند نپذیرفتیم و گفتیم چشم و دل سیر بمانیم و دنیا پرستی نکنیم. گفتیم از تو بخواهیم. کرمت را شکر ندادی گله ای نیست. اگر هم دادی همه را بازستاندی.

تازه با تو آشنا شدیم. با اولیایت. با آنان که می گویی بر آن ها منت نهادی تا وارثان زمین گردانیشان.

کرمت را شکر، چرا پس می زنی. چرا پس می زنند.

چرا سخت تر می گیری و آسودگی هدیه نمی دهی. تمام کرده ای یا برای ما نداری.

ما که هر چه بیشتر تلاش می کنیم بیشتر در رنج می افتیم. دیگرانت کمتر تلاش می کنند و غرق در آسودگی.

هنوز بعد از عسرت، یسرت را ندیده ایم.

هنوز بعد از بازگشتمان آن چیزی که قولش را داده ای ندیده ایم.

می ترسم که بعد از اینجا هم مارا به حساب آدمیان درنیاوری و با ما سخن نگویی.

نگذار زیر چهارپایه اعتقاداتم بزنم. نگذار زیر چهارپایه اعتقاداتم بزنند.

 

  • سجاد ش.ب

نظرات (۴)

  • الینا تیزرو
  • بله قطعا یک هدف ثابت نیست دقت کنید انسان ماهیتش طوریه که حتی وقتی به چیزی که میخواد میرسه باز دلش چیزهای بزرگتر میخواد

    بله متوجه هستم چون خودمم تجربه کردم اما نمیشه گفت فقط زجر بکشیم دیر و زود داره اما صرفا زجر کشیدن نیست:)

  • الینا تیزرو
  • درود 🥰

    ماندن برای چه ، سوال عمیقی هستش ، خب فکر کنم بتونم تا یجایی جوابشو بدم

    ما آدم ها هدفمند به این دنیا اومدیم یعنی هدف آفرینش و خلقت برامون تعیین شده

    و ما تو زندگی با نشونه تا و آدم هایی که سر راهمون قرار گرفته میشه و در نهایت با نعمت تعقل و اندیشه و اراده و اختیار ، فکر میکنیم و انتخاب میکنیم و به سوی هدف قدم برمیداریم احتمالش هم هست از مسیر دور شیم اما نشونه ها فرستاده میشه تا برگردیم که باز خواست آدمی دخیله ،  پس از ریشه هدف داریم

    در آخر زندگی بدون سختی و چالش یکنواخت و بی معنی میشه بله گاهی به مو میرسه اما هیچ وقت پاره نمیشه

    میتونم بگم با انتخاب مرگ چیزی درست نمیشه و زندگی همیشه پیروزتره

    شاید نتیجه نبینید در حال حاضر اما بی جواب نمیمونه🌸

    پاسخ:
    ممکن هم هست که هدف ها زیاد باشند؟
    چون مسیر ممکنه زیاد تغییر داشته باشه و هر مسیر هدف زیادی داشته باشه.
    یعنی یک هدف ثابت نداشته باشیم.
    خب اما زندگی برای بعضی ها هم نزدیک ترین حالت به قطع شدن رشته مو هست؛ نمونش در آخرین پستم تصویری ارسال کردم... خودم خیلی متاثرم ...
    فکر کنم بعضی ها اومدیم فقط زجر بکشیم و دیگران ببینند.

     

    گاهی مطلبی را می بینی و احساس آشنایی دارد و گاهی هم فکر می کنی که خودت نوشتی و ناخود جمله معروف« جانا سخن از زبان ما می گویی» در ذهن تداعی می شود. صرفاٌ با این تفاوت که: قول می دهم با تمام سختی ها با تو بمانم، اما نگذار که زیر چارپایه ی اعتقاداتمان بزنند که سخت تحقیر آمیز و جانکاه است.

    گاهی مطلبی را می بینی و احساس آشنایی دارد و گاهی هم فکر می کنی که خودت نوشتی و ناخود جمله معروف« جانا سخن از زبان ما می گویی» در ذهن تداعی می شود. صرفاٌ با این تفاوت که: قول می دهم با تمام سختی ها با تو بمانم، اما نگذار که زیر چارپایه ی اعتقاداتمان بزنند که سخت تحقیر آمیز و جانکاه است.

     

    پاسخ:
    سپاس از نگاه زیباتون
    مطالب شما که آشناتر از آشنا می زنه؛ سراسر نور و رحمت
    واقعاً زندگی سخته ...
    انشالله همونطور که می گویید باشه...
    التماس دعا استاد عزیز
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی