شرح دیوانگی

... دلنوشته‌هایی از طلوع تا غروب دیوانگی ...

شرح دیوانگی

... دلنوشته‌هایی از طلوع تا غروب دیوانگی ...

شرح دیوانگی

خیلی عادت به صحبت کردن ندارم؛ حتی وقتی می‌خواهم با خدایم دردودل کنم یا با من دیگرم.
شاید دچار زمزمه ذهن شده باشم اما هرچه علت و معلول است را کنار می‌گذارم و تنها می‌نویسم از من و از خاطری که دیگر با من نیست و در من نیست...

طبقه بندی موضوعی

السلام علیک یا ابا عبدلله الحسین (ع)

پنجشنبه, ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، ۱۰:۱۴ ب.ظ

به نام خدا


امسال هم نشد؛ لیاقت شرفیابی و حضور در بارگاه ملکوتی ات را نداشتم.

می شود همانند آن همکارم که در حرم غذای شیفتش را نذر زائران حضرت کرد برای گره گشایی، جوابی نگرفت، یک هفته به زائرانت غذا نداد؛ گره از کارش گشودی و اشک در چشمانش حلقه زد و گفت تا یک سال دیگر تمدید می کند.

از این موهبت ها به ما هم هدیه کنید. گره را که می دانید. شفاعتتان مورد نیاز است.

یا اهل بیت پیامبر. یا ابا عبدلله. یا علی بن موسی الرضا. یا ......

 

 

این هم اضافه کنم بالاخره بیان ما هم درست شد.

  • سجاد ش.ب

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی